خشونت مسئلهای جهانی است و سازمان جهانی بهداشت بارها نسبت به افزایش اختلالات روانی در سطح جهان هشدار داده و خواستار افزایش سرمایهگذاری در حوزه سلامت روان شده است. در ایران نیز خشونتها در اشکال متنوعی دیده میشوند؛ از توهینهای لفظی و متلکگویی گرفته تا خشونتی که منجر به قتل یک جوان به خاطر یک لپتاپ یا موبایل میشود.
امنیت روانی؛ بحران پنهان کلانشهرها
هر بار که حادثهای رخ میدهد، زخم کهنه ناامنی روانی و اجتماعی دوباره نمایان میشود. ریشههای این خشونتها کمتر بررسی شدهاند؛ بحران سلامت روان در جامعه، اختلالات شخصیتی که شناسایی نشدهاند و نبود نظارت مؤثر بر مشاغل مرتبط با امنیت شهروندان همه دست به دست هم دادهاند تا امنیت روانی به یکی از بزرگترین چالشهای پنهان کلانشهرها، بهخصوص تهران، تبدیل شود.
امنیت روانی چیست و چرا اهمیت دارد؟
امنیت روانی به معنای احساس آرامش، اطمینان و بیخطری فرد در محیط زندگیاش است؛ اعم از محیط خانه، محل کار، خیابانها و اماکن عمومی. این احساس امنیت، پایه و اساس سلامت روانی است و نبود آن میتواند به ایجاد اضطراب، استرس مزمن و حتی اختلالات روانی منجر شود. فردی که در فضای اجتماعی خود احساس ناامنی میکند، حتی اگر تهدیدی مستقیم متوجهش نباشد، همواره در حالت آمادهباش و نگرانی خواهد بود.
ریشههای بحران امنیت روانی در کلانشهرها
در کلانشهرها، بهویژه شهرهایی مثل تهران، چند عامل اصلی باعث میشوند امنیت روانی مردم تهدید شود:
-
افزایش جرم و خشونت شهری: جرائم خشونتآمیز مانند سرقت، زورگیری، آزار جنسی و حتی قتل در فضاهای عمومی، به ویژه در ساعات شب، احساس ناامنی را در شهروندان افزایش میدهد.
-
کمبود نظارت و کنترل مؤثر: ضعف در نظارت بر مشاغل حساس، از جمله رانندگان تاکسیهای اینترنتی و وسایل حملونقل عمومی، باعث میشود افرادی با مشکلات روانی یا رفتارهای پرخطر وارد این حوزه شوند که سلامت روانی جامعه را تهدید میکند.
-
فقر و نابرابری اجتماعی: هرچند فقر بهتنهایی بهانهای برای خشونت نیست، اما فشارهای اقتصادی و اجتماعی میتوانند بار روانی زیادی به فرد و جامعه وارد کنند و زمینهساز رفتارهای پرخطر شوند.
-
عدم آموزش و آگاهی عمومی: نبود فرهنگسازی و آموزش مهارتهای مقابله با استرس و مدیریت بحران، به ویژه در خانوادهها، منجر به ضعف سازگاری روانی افراد در مواجهه با مشکلات میشود.
پیامدهای امنیت روانی پایین
ناامنی روانی نه تنها سلامت فردی را تهدید میکند، بلکه اثرات گستردهای بر کل جامعه دارد:
-
افزایش اضطراب و استرس مزمن: افراد در حالت دائم نگرانی و ترس به سر میبرند که سلامت جسم و روانشان را به خطر میاندازد.
-
کاهش اعتماد عمومی: وقتی مردم احساس کنند در جامعهای ناامن زندگی میکنند، اعتماد بین شهروندان و نهادهای مسئول کاهش مییابد و همکاری اجتماعی تضعیف میشود.
-
ضعف عملکرد اجتماعی و اقتصادی: اضطراب و ترس مستمر میتواند باعث کاهش بهرهوری، مشارکت کمتر در فعالیتهای اجتماعی و حتی افزایش فرار مغزها شود.
-
تشدید آسیبهای اجتماعی: ناامنی روانی زمینه را برای افزایش اعتیاد، خشونت خانگی، بزهکاری نوجوانان و آسیبهای روانی دیگر فراهم میکند.
ضرورت توجه و راهکارها
برای مقابله با این بحران خاموش، باید اقداماتی چندجانبه صورت گیرد:
-
تقویت نظارت بر مشاغل حساس: اجرای آزمونهای سلامت روان برای مشاغلی که با جان و امنیت مردم سروکار دارند، مانند رانندگان تاکسیهای اینترنتی، پرستاران و پلیس.
-
گسترش خدمات مشاوره و مددکاری اجتماعی: فراهم کردن دسترسی آسان به خدمات روانشناختی و مددکاری برای افراد در معرض خطر.
-
آموزش مهارتهای مدیریت خشم و استرس: از خانوادهها گرفته تا مدارس و رسانهها، آموزش این مهارتها میتواند از بروز رفتارهای خشونتآمیز جلوگیری کند.
-
ارتقاء امنیت محیطهای عمومی: افزایش حضور نیروهای امنیتی، بهبود روشنایی معابر و ایجاد فضاهای امن برای تردد زنان و کودکان.
-
افزایش آگاهی عمومی: فرهنگسازی درباره اهمیت سلامت روان و ضرورت حمایت از افراد آسیبپذیر جامعه.
کجای مسیر دچار اشتباه شدیم؟
زهرا بهروزآذر، معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور، در جلسهای درباره قتل الهه حسیننژاد تاکید کرد: «در مصاحبهای که با همسر الهه دیدم، مشخص شد وی سابقه همسرآزاری و خشونت داشته و شکایتهای متعددی علیه او ثبت شده است. پس کجای کار ایراد دارد که این فرد بدون ورود به چرخه مددکاری و سلامت روان، به وضعیت وخیم رسید؟ چرا زودتر برای او مشاوره و پیگیری صورت نگرفت؟ این مراحل باید جدی گرفته شود تا از وقوع فاجعههای بعدی جلوگیری شود. همچنین لازم است در مشاغل حساس مانند پزشکی، پرستاری و رانندگی، گواهی سلامت روان بهصورت منسجم و جدی اعمال شود تا آسیبهای احتمالی کاهش یابد.»
زنگ خطر خشونت در کلانشهرها
سیدحسن موسوی چلک، معاون سلامت اجتماعی سازمان بهزیستی و رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران به ایسنا گفت: «فقر و مشکلات روانی نباید بهانهای برای جرم و خشونت باشد. وقتی امنیت فردی در اماکن عمومی به خطر میافتد، نه تنها جان افراد، بلکه اعتماد و آرامش کل جامعه تهدید میشود.»
او افزود که فرد قاتل الهه، ابتدا قصد سرقت گوشی او را داشته اما به دلایل متعدد اجتماعی و اقتصادی، این حادثه ساده به جنایتی وحشتناک بدل شده است. این نوع حوادث، مشابه مواردی همچون قتل رومینا یا مونا هستند که به سرعت در رسانهها میچرخند اما به فراموشی سپرده میشوند.
خطر نادیده گرفتن سلامت روان در مشاغل حساس؛ تهدیدی برای امنیت عمومی
یکی از چالشهای جدی که این روزها کمتر به آن پرداخته میشود، ضعف نظارت بر سلامت روانی افرادی است که در مشاغل حساس و مرتبط با امنیت عمومی فعالیت میکنند. مشاغلی مانند رانندگی وسایل حملونقل عمومی، پرستاری، خدمات اورژانسی، و حتی کارکنان بخشهای امنیتی، از جمله نقشآفرینان اصلی در حفظ امنیت و سلامت جامعه به شمار میروند. نادیده گرفتن سلامت روانی این افراد میتواند تبعات جبرانناپذیری برای امنیت و آرامش عمومی به همراه داشته باشد.
وضعیت رانندگان تاکسیهای اینترنتی؛ نمونهای از خلاء نظارتی
موسوی چلک، معاون امور سلامت اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، به طور خاص بر ضعف نظارت بر سلامت روانی رانندگان تاکسیهای اینترنتی تاکید کرده است. این رانندگان که به دلیل ارتباط مستقیم با شهروندان، نقش مهمی در امنیت عمومی ایفا میکنند، معمولاً از نظر روانی به شکل مناسبی بررسی نمیشوند و حتی بسیاری از مواقع، این بررسیها فقط پس از وقوع حادثهای ناگوار انجام میشود. این مسئله موجب شده افرادی که دارای مشکلات روانی یا سابقه رفتارهای پرخطر هستند، بدون هیچ مانعی وارد این حوزه شوند.
پیامدهای نادیده گرفتن سلامت روان در مشاغل حساس
- افزایش ریسک بروز رفتارهای خشونتآمیز: افرادی که اختلالات روانی یا رفتارهای پرخطر دارند، ممکن است در شرایط استرسزا واکنشهای غیرقابل پیشبینی و خطرناکی از خود نشان دهند که میتواند به آسیب به مسافران یا دیگران منجر شود.
- کاهش اعتماد عمومی: هر حادثه ناگواری که توسط یک فرد دارای اختلال روانی در این مشاغل اتفاق بیفتد، به سرعت اعتماد مردم به کل سیستم حملونقل عمومی و نهادهای مسئول را کاهش میدهد.
- افزایش حوادث و آسیبهای اجتماعی: نبود ارزیابی سلامت روان به موقع باعث میشود افراد ناامن در جایگاههایی قرار گیرند که احتمال بروز حوادث جبرانناپذیر را بالا میبرد.
ضرورت ارزیابی و نظارت مستمر
موسوی چلک بر این باور است که اجرای یک نظام دقیق و مستمر ارزیابی سلامت روانی از مرحله جذب تا طول دوره فعالیت، شرط لازم برای پیشگیری از چنین مشکلاتی است. این نظام باید شامل موارد زیر باشد:
- آزمونهای روانشناختی تخصصی پیش از استخدام، برای شناسایی اختلالات و نشانههای رفتار پرخطر.
- پیگیری و ارزیابی دورهای سلامت روان کارکنان در طول مدت فعالیت، برای شناسایی تغییرات احتمالی و ارائه خدمات حمایتی یا درمانی.
- سامانه ثبت و بررسی شکایات و گزارشها از رفتارهای مشکوک یا پرخطر، به منظور واکنش سریع و مناسب.
- آموزشهای مستمر در زمینه مدیریت استرس، رفتار حرفهای و مهارتهای ارتباطی.
احساس ناامنی؛ تهدیدی جدی برای سلامت روان
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران اشاره کرد که این خشونتها اعتماد عمومی را تضعیف کرده و اضطراب مزمن ایجاد میکنند. زنان و کودکان بهخصوص در این شرایط آسیبپذیر هستند و نیازمند حمایت و آموزش بیشترند.
تأثیر اختلالات شخصیت و اهمیت ارزیابیهای روانی
اختلالات شخصیت شامل دستهای از مشکلات روانشناختی است که ویژگیها و رفتارهای فرد را به گونهای تغییر میدهد که توانایی او در برقراری روابط سالم، تصمیمگیری و کنترل احساسات و رفتارهایش دچار اختلال میشود. این اختلالات میتوانند به شکلهای مختلفی بروز کنند، مثل رفتارهای تکانشی، پرخاشگری، بیثباتی عاطفی، یا عدم همدلی و توجه به دیگران.
چرا اختلالات شخصیت مهم هستند؟
در مشاغلی که مستقیماً با امنیت و سلامت افراد سر و کار دارند — مانند رانندگی تاکسیهای اینترنتی، پرستاری، خدمات اورژانسی و پلیس — حضور افرادی که اختلالات شخصیتی دارند و این موضوع پیش از استخدام آنها شناسایی نشده، میتواند خطرات جدی ایجاد کند. این افراد در شرایط فشار و استرس، ممکن است واکنشهای غیرقابل پیشبینی و ناایمنی نشان دهند، مثلاً:
- پرخاشگری و خشونت ناگهانی
- ناتوانی در کنترل خشم
- تصمیمات خطرناک یا غیرمسئولانه
- عدم توانایی در برقراری ارتباط مؤثر با دیگران
این رفتارها نه تنها امنیت دیگران را تهدید میکند، بلکه میتواند موجب آسیبهای جانی و روانی گسترده شود.
اهمیت غربالگری روانی پیش از استخدام
گوهریسنا انزانی، روانشناس، تاکید میکند که ارزیابی سلامت روان و غربالگری اختلالات شخصیتی قبل از ورود به مشاغل حساس باید جدی گرفته شود. با استفاده از تستها و مصاحبههای تخصصی روانشناختی، میتوان افرادی که دارای ریسک بالاتر رفتارهای پرخطر هستند را شناسایی و از ورود آنها به این مشاغل حساس جلوگیری کرد.
این غربالگریها کمک میکند:
- امنیت روانی و فیزیکی جامعه تضمین شود
- از بروز حوادث ناگوار و جرایم پیشگیری شود
- به افراد نیازمند کمک روانی و درمانی به موقع خدمات ارائه شود
نقش آموزش مهارتهای مدیریت خشم و استرس
از سوی دیگر، انزانی اشاره میکند که آموزش مهارتهای مدیریت خشم، استرس، و کنترل بحران باید از سطح خانواده آغاز شود. این آموزشها به افراد کمک میکند در مواجهه با فشارهای زندگی، رفتارهای خشونتآمیز و تکانشی نداشته باشند و بتوانند به شکل منطقی و متعادل واکنش نشان دهند.
گسترش این آموزشها در مدارس، محیطهای کاری، و رسانهها نیز باعث افزایش سلامت روانی جامعه میشود و به کاهش اختلالات رفتاری کمک میکند.
لزوم بازنگری در نظام نظارتی
در نهایت، کارشناسان بر ضرورت بازنگری در سیاستهای نظارتی و توجه ویژه به سلامت روان در زمینه مشاغل حساس تأکید دارند تا پیش از آنکه قربانیان جدیدی از راه برسند، راهکارهای مؤثری اتخاذ شود.