سلامت فقط نبودِ بیماری نیست
سازمان جهانی بهداشت سالها پیش سلامتی را اینگونه تعریف کرد: «سلامتی حالتی از نیکزیستی کامل جسمانی، روانی و اجتماعی است و صرفاً نبود بیماری به معنای سالم بودن نیست». این تعریف، نقطهی آغاز نگاهی نو به مفهوم سلامت بود؛ نگاهی که بهمرور باعث شد روانشناسان، جامعهشناسان و متخصصان سلامت دیدگاهی جامعتر و چندبعدیتر به سلامت پیدا کنند.
برای دههها، دیدگاه غالب در پزشکی این بود که اگر فردی بیمار نیست، پس سالم است. تعریفی که ویلیام آزلر، پزشک مشهور کانادایی-انگلیسی، در سال ۱۸۹۲ ارائه داد بازتاب همین نگاه بود: بیماری یعنی نبودِ سلامتی، و سلامتی یعنی نبودِ بیماری. این دیدگاه که پایهگذار مدل پزشکی سنتی بود، سلامت را مفهومی ایستا و صرفاً زیستی میدانست. اما این رویکرد در قرن بیستم مورد نقد جدی قرار گرفت. جامعهشناسانی چون تالکوت پارسونز به ما یادآوری کردند که بیماری نهتنها تجربهای زیستی، بلکه پدیدهای اجتماعی و روانی است. او نشان داد که “نقش اجتماعی بیماری” فرد را به مرحلهای متفاوت وارد میکند؛ جایی که فرد از بسیاری از مسئولیتهای اجتماعی معاف شده و در عوض موظف میشود که بهبود یابد و همکاری کند. این دیدگاه زمینه را برای توجه به ابعاد روانشناختی و اجتماعی سلامت هموار کرد.
سلامت مثبت یعنی چه؟
سلامت مثبت تعریفی گستردهتر و پویاتر از سلامت ارائه میدهد. در این رویکرد، سلامت فقط نبود بیماری یا ناتوانی نیست، بلکه توانایی زیستن با کیفیت، رویارویی با چالشها و حفظ نیکزیستی در دل مشکلات نیز اهمیت دارد. بر اساس یافتههای روانشناختی، افراد برای داشتن تجربهای واقعی از سلامت، تنها به جسم سالم نیاز ندارند؛ بلکه به ابعاد متنوعی از معنا، ارتباط، کیفیت زندگی و کارکرد ذهنی نیز تکیه میکنند.
شش بُعد کلیدی سلامت مثبت بهصورت زیر معرفی میشوند:
- کارکردهای بدنی: این بُعد شامل وضعیت فیزیکی، آمادگی بدنی، کیفیت خواب، تغذیه، نبود درد یا عارضه و توانمندی انجام فعالیتهای جسمانی است. فردی که از این نظر سالم است، احساس انرژی، نشاط بدنی و توان فیزیکی کافی برای اداره زندگی دارد.
- نیکزیستی روانی: توانایی در تمرکز، حافظه، تفکر روشن، پذیرش خود، حس کنترل و خودکارآمدی در زندگی از مولفههای این بُعد هستند. فرد باید بتواند با ذهنی شفاف و هیجانی متعادل با مسائل زندگی مواجه شود.
- معناداری در زندگی: داشتن هدف، دنبال کردن ارزشهای شخصی، شور و اشتیاق به زندگی، احساس ارزشمندی، یادگیری مستمر، قدردانی از زندگی و پذیرش موقعیتها مؤلفههای کلیدی این بُعدند. افرادی که زندگیشان را معنادار میبینند، در مواجهه با چالشها انعطافپذیرتر و تابآورترند.
- کیفیت زندگی: این بُعد به لذتبردن از زندگی، حس تعادل، امنیت، برخورداری از منابع کافی و رضایت از محیط زندگی مربوط میشود. داشتن خانهای امن، درآمد کافی، و حس تعادل بین کار و زندگی از نشانههای آن است.
- مشارکت اجتماعی: تماس و ارتباط با دیگران، مورد توجه و حمایت بودن، انجام فعالیتهای معنادار با دیگران و حس تعلق به جامعه، بخش مهمی از نیکزیستی را شکل میدهد. انسان ذاتاً اجتماعی است و تنهایی مزمن یکی از عوامل تهدیدکنندهی سلامت روانی و جسمانی به شمار میرود.
- کارکرد روزمره: توانایی مراقبت از خود، مدیریت زمان و امور مالی، آگاهی از محدودیتهای شخصی، توان درخواست کمک و خودنظارتی مواردی هستند که بهعنوان شاخص کارکرد روزمره تعریف میشوند. فرد سالم میتواند زندگیاش را بهخوبی مدیریت کرده و در صورت نیاز، از منابع بیرونی کمک بگیرد.
پیوند روانشناسی مثبت و سلامت
روانشناسی مثبت بهعنوان علمی نوظهور به بررسی هیجانات مثبت، معنا، توانمندیها و کیفیت روابط انسانی میپردازد. در این بستر، روانشناسی سلامت مثبت تلاش میکند تعریف سلامت را از مفهوم منفیِ «نبود بیماری» به سمت مفهوم مثبتِ «زیستن با کیفیت» بکشاند.
شواهد علمی نشان میدهند که هیجانات مثبت مانند قدردانی، شادی، امید و هدفمندی تأثیر مستقیمی بر سلامت جسمانی دارند. افرادی که زندگی را ارزشمند میدانند، سریعتر بهبود مییابند، کمتر بیمار میشوند و حتی طول عمر بیشتری دارند.
آیا روانشناسی مثبت نگاه سادهانگارانه دارد؟
اگرچه روانشناسی مثبت تمرکز زیادی بر ابعاد مثبت زندگی دارد، اما با ظهور “موج دوم روانشناسی مثبت” نگاه واقعگرایانهتری شکل گرفت. این موج، با نام “روانشناسی مثبت وجودی” شناخته میشود و جنبههای تاریک، دردناک و چالشبرانگیز زندگی را بهرسمیت میشناسد.
برای مثال، تجربهی خشم، ناامیدی یا رنج لزوماً منفی نیستند؛ بلکه میتوانند نقش مهمی در رشد، بیداری روانی و مبارزه برای عدالت ایفا کنند. گاهی، امید و خوشبینی افراطی ما را به انکار واقعیت و سادهلوحی میکشاند، درحالیکه بدبینی متعادل میتواند راهی برای حفاظت از خود و آمادگی باشد.
سوزان سونتاگ، نویسندهی کتاب “بیماری بهعنوان استعاره”، تصویری شاعرانه و دقیق از این دیدگاه ارائه میدهد. او میگوید سلامتی و بیماری دو سوی یک طیفاند و انسانها در جهان سایهروشنها زندگی میکنند. این تصویر ما را به سمت پذیرش و درک عمیقتر تجربهی انسانی سوق میدهد.
آموزش و مداخلات سلامت مثبت در جهان و ایران
در کشورهای اروپایی و آمریکایی، آموزش سلامت مثبت بهصورت دانشگاهی و حرفهای دنبال میشود. دانشگاههایی مانند کلرمونت در آمریکا و کالج سلطنتی جراحان در ایرلند، دورههای تخصصی در این حوزه ارائه میکنند. این دورهها شامل آموزش در زمینه رابطه خوشبینی و سلامت جسمانی، نقش روابط مثبت، رفتارهای ارتقادهندهی سلامت و غیره هستند.
در ایران هنوز رشتهای تحت عنوان سلامت مثبت بهصورت رسمی وجود ندارد، اما با تأسیس آزمایشگاه روانشناسی مثبت در دانشگاه شهید بهشتی، گامهای اولیه در جهت آموزش علمی این حوزه برداشته شده است. این آزمایشگاه بستری برای طراحی ابزارهای بومی، اجرای پژوهشهای تجربی و توسعهی مداخلات روانشناختی است.
نتیجهگیری
سلامت مثبت یعنی داشتن نگاهی پویا، جامع و انسانی به سلامت. یعنی درک کنیم که انسانها صرفاً در نبود بیماری سالم نیستند، بلکه در توان زیستن با معنا، مقابله با رنج، و ساختن کیفیتی بالاتر از زندگی، معنا و سلامتی واقعی را تجربه میکنند.
این دیدگاه ما را فرامیخواند که زندگی را همانگونه که هست — با نور و سایه، شادی و رنج — بپذیریم و از آن تصویری غنیتر و انسانمحورتر بسازیم.