بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
ماهنامه سپیده دانایی
  • اخبار
  • روانشناسی
  • سبک زندگی
  • روانشناسی مثبت گرا
  • روانشناسی اجتماعی
  • آسیب های اجتماعی
  • درباره ما
  • اخبار
  • روانشناسی
  • سبک زندگی
  • روانشناسی مثبت گرا
  • روانشناسی اجتماعی
  • آسیب های اجتماعی
  • درباره ما
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
ماهنامه سپیده دانایی
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
خانه روانشناسی اجتماعی

تکامل غیبت و شایعه‌پراکنی: از ابزار ارتباطی تا سازوکار اجتماعی

تکامل غیبت و شایعه‌پراکنی: از ابزار ارتباطی تا سازوکار اجتماعی
Share on FacebookShare on Twitter

از نخستین تمدن‌های بشری در میان‌رودان تا شهرهای پرشتاب امروزی، یک پدیده‌ی آشنا همواره در سایه‌ی روابط انسانی نقش‌آفرینی کرده است: شایعه‌پراکنی و غیبت‌کردن. شاید در نگاه اول این رفتارها صرفاً سرگرمی‌هایی گذرا یا کنش‌هایی منفی به نظر برسند، اما نگاهی ژرف‌تر به فرآیندهای روانی و اجتماعی آن‌ها، واقعیت دیگری را آشکار می‌کند. این مقاله به بررسی منشأ، سازوکار و چرخه‌ی تکاملی پدیده‌ی غیبت می‌پردازد؛ اینکه چرا این رفتار در طول زمان حفظ شده و چگونه نقشی کلیدی در نظم اجتماعی یافته است.

غیبت: پدیده‌ای همگانی و دیرینه

شایعه‌پراکنی پدیده‌ای مختص جهان مدرن یا فضای مجازی نیست. در شهرهای باستانی، در میان آثار ادبی یونان، و در جوامع شکارچی‌-گردآورنده، غیبت بخشی طبیعی از زندگی روزمره بوده است. مطالعات امروز نشان می‌دهد که انسان‌ها روزانه تا یک ساعت از وقت خود را صرف گفتگو درباره‌ی دیگران می‌کنند. این الگو در میان گروه‌های مختلف سنی، جنسیتی و طبقاتی تقریباً ثابت است. اما پرسش مهم‌تر آن است که چرا چنین رفتاری تکامل یافته و حفظ شده است؟

غیبت به معنای اشتراک داوطلبانه منابع اطلاعاتی راجع به هرکسی با دیگران است؛ فرایندی که وقت و انرژی زیادی می‌برد و لزوماً سود مستقیم و تمام‌وکمالی برای خود غیبت‌کننده فراهم نمی‌کند. طبق نظریه‌های تکاملی، یک رفتار زمانی انتخاب می‌شود تا تداوم یابد که به افزایش شانس بقای فرد یا نسل او کمک کند. با توجه به اینکه غیبت این‌قدر در جوامع انسانی رایج است، باید توضیح داده شود که چرا این رفتار به‌عنوان یک سازوکار سازگارانه تکامل یافته است. ثانیاً، غیبت، از دیدگاه دریافت‌کننده‌ی غیبت، چطور به کسانی که آن را می‌شنوند منفعت می‌رساند؟ اطلاعات حاصل از غیبت زمانی سودمند است که دریافت‌کنندگان از آن برای تصمیم‌گیری یا هدایت و تغییر رفتارشان استفاده کنند. بنابراین، یک نظریه باید توضیح دهد که چرا افراد تکامل یافته‌اند تا از این اطلاعات بهره ببرند و چگونه این اطلاعات برای آنها مفید است.

غیبت به‌مثابه ابزار بقای اجتماعی

غیبت چیزی فراتر از تبادل اطلاعات بی‌اهمیت است. از نگاه تکاملی، این رفتار به‌واسطه‌ی دو کارکرد مهم در جوامع انسانی باقی‌مانده است:

  1. انتقال اطلاعات درباره‌ی اعتبار و آبرو
  2. بازدارندگی از رفتارهای خودخواهانه

وقتی افراد درباره‌ی دیگران صحبت می‌کنند، در واقع داده‌هایی را درباره‌ی اعتبار اجتماعی، خوش‌نامی یا بدنامی آن‌ها منتقل می‌سازند. این اطلاعات به دیگران کمک می‌کند تا تصمیم بگیرند با چه کسانی همکاری کنند و از چه کسانی فاصله بگیرند. بدین‌ترتیب، غیبت می‌تواند به تقویت هنجارهای گروهی و پایدارسازی همکاری کمک کند. از سوی دیگر، افراد با دانستن اینکه ممکن است هدف غیبت قرار بگیرند، خود را در برابر قضاوت دیگران مسؤول می‌بینند و رفتارهایی نشان می‌دهند که بیشتر با انتظارات جمعی سازگار است.

معمای تکامل: چرا غیبت باقی ماند؟

با وجود این فواید، معمای بزرگی باقی می‌ماند: چه عاملی باعث شد غیبت به‌عنوان یک رفتار پیچیده و پرهزینه تکامل یابد؟ در پاسخ به این پرسش، نظریه‌ای نو پیشنهاد می‌کند که غیبت بخشی از یک چرخه‌ی تکاملی است:

  • افراد با انتقال اطلاعات درباره‌ی آبرو، به دیگران امکان تصمیم‌گیری آگاهانه می‌دهند.
  • این تبادل اطلاعات باعث افزایش حساسیت به اعتبار اجتماعی می‌شود.
  • حساسیت به قضاوت دیگران، رفتارهای مسؤولانه‌تری را در پی دارد.
  • این رفتارها احتمال قضاوت منفی را کاهش داده و اعتماد اجتماعی را حفظ می‌کند.
  • درنتیجه، غیبت‌کنندگانی که چنین چرخه‌ای را فعال می‌کنند، از جایگاه تکاملی مطلوب‌تری برخوردار می‌شوند.

با گسترش چنین رفتاری، کارکردهای بازدارنده و اطلاع‌رسانی آن نیز تقویت شده و چرخه‌ی غیبت تداوم می‌یابد.

مدل‌سازی تکاملی: آزمون نظریه در میدان شبیه‌سازی

برای ارزیابی این نظریه، پژوهشگران از مدل‌های مبتنی بر نظریه‌ی بازی‌های تکاملی استفاده کردند. در این مدل‌ها، هر فرد در جامعه با دو انتخاب روبه‌روست:

  1. همکاری یا عدم همکاری با دیگران: این مدل به معنای انجام یک رفتار کمک‌کننده یا همیارانه است که باعث منفعت طرف مقابل می‌شود، حتی اگر برای خود فرد هزینه‌بر باشد. برای مثال، اگر یک نفر تصمیم بگیرد چیزی (مثل زمان، منابع، یا اطلاعات) را با دیگری به اشتراک بگذارد که به نفع طرف مقابل باشد اما خودش بهایی برای آن بپردازد، این همکاری است.
  2. غیبت‌کردن یا سکوت درباره‌ی دیگران

رفتار افراد در این سیستم، بر اساس رویکردهایی شکل می‌گیرد که به سه دسته‌ی اصلی تقسیم می‌شوند:

1. رویکردهای بی‌قیدوشرط:

  1. همکاری‌کننده‌ی‌ مطلق: افراد یا همیشه همکاری می‌کنند (بدون توجه به اعتبار طرف مقابل)
  2. اجتناب‌کننده‌ی‌ مطلق: یا هرگز همکاری نمی‌کنند (حتی با افراد خوش‌نام).

2. رویکردهای حساس به اعتبار:

  1. گروه اخلاق‌مدار: افراد تنها درصورتی همکاری می‌کنند که طرف مقابل خوش‌نام باشد.
  2. گروه سودجو: این افراد فقط زمانی رفتار همیارانه‌ای دارند که مطمئن باشند فرد مقابل نیز به اعتبار اهمیت می‌دهد و سوءاستفاده از او آسان نیست؛ در غیر این صورت، رفتار خودخواهانه و منفعت‌طلبانه‌ای دارند.

3. رویکردهای حساس به غیبت‌کننده:

  1. افراد فرصت‌طلب:تنها با غیبت‌کنندگان همکاری می‌کنند، چراکه احتمالاً اعتقاد دارند افراد اهل غیبت اطلاعات مفیدی را به اشتراک می‌گذارند و این ارزشمند است.
  2. افراد فرصت‌طلب معکوس: و برخی برعکس، با غیبت‌کنندگان قطع رابطه می‌کنند و آنها غیبت‌کردن را نوعی رفتار غیرقابل اعتماد می‌دانند و ترجیح می‌دهند با کسانی تعامل کنند که چنین رفتاری ندارند.

چرخه‌ی شناخت اجتماعی: اطلاعات مستقیم و غیرمستقیم

در این مدل، افراد اطلاعات را از دو طریق درباره‌ی دیگران کسب می‌کنند:

  • تجربه‌ی مستقیم در تعاملات اجتماعی
  • شنیدن غیبت و شایعات دیگران

این اطلاعات به‌تدریج باورهای فرد درباره‌ی اعتبار اجتماعی دیگران را شکل می‌دهد. جالب اینجاست که غیبت‌کنندگان نقش پررنگی در انتقال این باورها ایفا می‌کنند و می‌توانند دیدگاه دیگران نسبت به شخص ثالث را به‌طور چشمگیری تغییر دهند.

نتایج شبیه‌سازی: غیبت باقی می‌ماند، چون کار می‌کند

شبیه‌سازی‌های انجام‌شده نشان می‌دهند که حتی در شرایطی که غیبت‌کردن هزینه‌بر است، این رفتار همچنان تداوم می‌یابد. زیرا در بلندمدت، افرادی که درباره‌ی دیگران اطلاعات رد و بدل می‌کنند، به حفظ نظم اجتماعی، شناسایی افراد قابل‌اعتماد و جلوگیری از سوء‌استفاده‌ی فرصت‌طلبان کمک می‌کنند.

افراد نیز با راهبردهای گوناگون به این اطلاعات واکنش نشان می‌دهند:

  • نزدیک به نیمی از افراد رفتار خودخواهانه دارند.
  • حدود یک‌سوم، راهبرد فرصت‌طلبانه را دنبال می‌کنند.
  • درصدی کمتر، به اصول اخلاقی پایبند هستند و صرفاً براساس خوش‌نامی همکاری می‌کنند.
  • درصد اندکی نیز بی‌تفاوت یا اجتناب‌گر هستند.

مرحله‌ی اول پژوهش: بررسی نقش انتشار اعتبار اجتماعی

در این مرحله، پژوهشگران بررسی کردند که آیا اطلاع‌رسانی درباره‌ی اعتبار دیگران می‌تواند باعث افزایش اهمیت آن در تصمیم‌گیری‌ها شود یا خیر. یافته‌ها نشان دادند که در سناریویی که افراد می‌توانند درباره‌ی هم شایعه‌پراکنی کنند، میزان همکاری افزایش می‌یابد. تبادل اطلاعات نه‌تنها شناخت افراد از یکدیگر را افزایش می‌دهد، بلکه موجب می‌شود افراد رفتار خود را به‌شکل فعالانه‌تری مدیریت کنند.

اما این دستاورد کافی نبود. انتقال اطلاعات، به‌تنهایی نمی‌تواند بقای طولانی‌مدت رفتار غیبت و شایعه‌پراکنی را توضیح دهد. هزینه‌های آن باید توجیه‌شدنی باشند.

مرحله‌ی دوم: تعامل میان مدیریت رفتار و انتقال اعتبار

پژوهشگران سپس بررسی کردند که آیا فقط در صورتی که امکان مدیریت رفتار در مقابل غیبت‌کننده‌ها فراهم باشد، شایعه‌پراکنی می‌تواند باقی بماند؟ نتایج نشان دادند که در سناریویی که فرصت‌طلبان می‌توانند رفتار خود را بسته به مخاطب تنظیم کنند، میزان بروز این رفتار و نیز تعداد غیبت‌کننده‌ها افزایش می‌یابد.

یافته‌ها نشان دادند که دو کارکرد «انتقال اعتبار» و «مهار خودخواهی» باید هم‌زمان وجود داشته باشند تا شایعه‌پراکنی به یک رفتار پایدار و گسترش‌یافته در جامعه تبدیل شود.

عوامل محیطی مؤثر در تکامل شایعه‌پراکنی

عوامل متعددی از جمله شبکه‌های اجتماعی با ارتباطات پایدار، دفعات زیاد تعامل، و امکان تکرار ارتباطات بین افراد در گسترش این پدیده مؤثرند. همچنین، اگر اطلاعات دریافتی از شایعات دقت بالایی داشته باشند و باور افراد به‌تدریج و با گذشت زمان تغییر کند، رشد رفتار غیبت بیشتر خواهد شد.

با این حال، اگر همه بتوانند شایعه‌پراکنی کنند و همه‌ی شایعات با وزن برابر تحلیل شوند، سیستم دچار بی‌ثباتی شده، دقت اطلاعات پایین می‌آید و همکاری نیز کاهش می‌یابد.

نتیجه‌گیری: دو ستون اصلی شایعه‌پراکنی

در نهایت، نتایج این تحقیق نظری مبتنی بر شبیه‌سازی و مدل‌سازی تکاملی نشان می‌دهد که شایعه‌پراکنی فقط در صورتی دوام می‌آورد که دو کارکرد کلیدی را ایفا کند:

  1. انتشار اعتبار اجتماعی، برای به‌روز نگه‌داشتن شناخت افراد از یکدیگر،
  2. مهار خودخواهی، برای جلوگیری از بروز رفتارهای ضد‌اجتماعی.

از آن جایی که افراد فرصت‌طلب با تنظیم رفتار خود، هم اعتبارشان را حفظ می‌کنند و هم همکاری را حفظ می‌دارند، حضور آنان در کنار غیبت‌کنندگان به ثبات بیشتر این پدیده کمک می‌کند. به‌عبارتی، تعامل میان این دو گروه موتور اصلی پایداری همکاری در جوامع است.

با وجود محدودیت‌هایی که این مدل به‌دلیل ساده‌سازی دارد، یافته‌های آن با مشاهدات تجربی و مطالعات پیشین مطابقت زیادی دارد. از جمله شباهت راهبرد اخلاق‌مدارانه با راهبرد معروف «مقابله‌به‌مثل» در نظریه‌ی بازی‌ها.

در مجموع، این پژوهش دریچه‌ی جدیدی برای درک کارکردهای تکاملی رفتارهایی همچون شایعه‌پراکنی گشوده است؛ رفتارهایی که در نگاه نخست منفی به نظر می‌رسند، اما در بطن خود می‌توانند زمینه‌ساز همکاری، نظارت اجتماعی، و اعتماد متقابل در سطح جامعه باشند.

برچسب ها: اخلاق‌مدارسودجوشناختـاجتماعی
نوشته‌ی بعدی
«تنهایی: تجربه‌ای انسانی، نه یک ضعف | چگونه گفت‌وگو و ارتباط، کلید رهایی از انزواست؟»

«تنهایی: تجربه‌ای انسانی، نه یک ضعف | چگونه گفت‌وگو و ارتباط، کلید رهایی از انزواست؟»

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره سپیده‌دانایی

سایت سپیده‌دانایی، رسانه‌ای تخصصی در حوزه مشاوره و روان‌شناسی است که با مدیریت دکتر محمود گلزاری، تلاش می‌کند محتوایی علمی، کاربردی و قابل فهم را برای عموم مردم و متخصصان ارائه دهد. هدف ما ارتقای سلامت روان جامعه، ایجاد ارتباط میان مخاطبان و کارشناسان، و ارائه پاسخ‌های کارشناسی در بخش «همدلی» است.

 

دسته بندی

اخرین نوشته ها

  • صرفه‌جویی انرژی در ساختمان‌ها؛ نقش رفتار انسان و راهکارهای روان‌شناختی
  • روان‌شناسی مثبت و تحولات سه موج آن در بهبود کیفیت زندگی
  • روانشناسی مثبت و سلامت: چطور ذهن سالم به بدن سالم منجر می‌شود؟
  • سبب‌شناسی گرایش به مصرف مواد مخدر | اعتیاد به روایت ارقام
  • هوش مصنوعی و آینده علوم شناختی

© 2025 تمامی حقوق این وبسایت متعلق به ماهنامه سپیده دانایی می‌باشد. طراحی شده توسط sma-altaha.

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • Home

© 2025 تمامی حقوق این وبسایت متعلق به ماهنامه سپیده دانایی می‌باشد. طراحی شده توسط sma-altaha.